امروز با خودم فکر کردم چرا من باد پاییزی را رها کرده ام فی امان الله و یادداشتی تویش نمی نویسم؟ امروز یکماه گذشته و منی که عادت به روزانه نویسی داشتم، یک ماه است حتی یکبار هم سراغ اینجا را نگرفته ام. بعد با خودم فکر کردم شاید به خاطر این است که توی سال صفر می خواهم کارهای جدید بکنم ، نه کاری که دوازده سال است انجامش می دهم . دوازده سال است روزی نشده که من به وبلاگم فکر نکنم. به این که بیایم اینجا و یک دل سیر حرف بزنم ، غرولند و  ضجه مویه کنم  بعد هم خیلی راضیه طور و مرضیه وار بروم پی کارم. انگار جای نفس کشیدن باشد برای من درونگرای ساده دل و مردم گریز. اما خب چرا راه نفس را برخودم بسته ام ، نمی دانم. شاید به خاطر این که دیگر کسی وبلاگ نمی خواند و نمی نویسد. انگار همه رفته اند و تو روی دیوارهای شهری که متروکه است مدام  دیوار نویسی می کنی ، بی که کسی نوشته هایت را بخواند. انگار همین متروکه بودن اینجا به درونگرایی من دامن می زند.

 به گمانم به همین خاطر است که ماهی می گذرد و من اینجا چیزی نمی نویسم. البته که جای دیگری هم نمی نویسم. جز دفتر یادداشت روزانه ام که تبدیل شده به یک مشت جمله های تکراری از تعریف زندگی روزمره. رفتم و آمدم و خوردم و خوابیدم. همین بدون هیچ جزییاتی. این هم یک اعتیاد است البته. گاهی هم که دو سه روز می شود چیزی توی دفترم نمی نویسم، یک وقت یک ساعته می گذارم برای جبران عقب ماندگی روزهای قبلی . شروع می کنم از همان روزی که جا مانده همان جمله های کسالت بار را تعریف کردن. بیدار شدم و غذا خوردم و به یکی دوتا کار رسیدم و خوابیدم. کلی هم به ذهن بینوایم فشار می آورم که دقیق بنویسم کی بیدار شدم و چه چیزی خوردم و کی خوابیدم  . کیفیت خوابم چطور بود. این طوری انگار کمی به  زندگی نباتی کسالت بارم رنگ و لعاب می بحشم. فقط همین. 

این چند وقت فقط چیز جدیدی به همه ی یادداشتهایم اضافه شده که مدام به شکل رمزی ( همیشه ترس از خوانده شدن بخشهایی از فکرهایم را دارم) توی دفترم می نویسم : تنظیم هیجان لازم دارم. یادم باشد با مهسا م کنم. دچار غلیان و خلجانم. می ترسم کارهایی بکنم که همه بفهمند کاتب دکان می فروش شده ام. البته که کمی به نظرم فهمید. چه کار باید کرد. این تجربه ی جدید هیجانی و شدتش را نه می فهمم و نه می توانم کنترلش کنم. احساس استیصال دارم به معنای واقعی کلمه. هیجان لذت بخش و روح افزایی است که دلم نمی خواهد جلویش را بگیرم اما عقل می گوید هی هی! زینهار!


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Kim athena-sculptor فروشگاه اينترنتي مصالح ساختماني مطلب fdshu سینوهه ایران جک و مطالب خنده دار بدیجات روناس